جور وا جور | |||||||||||
|
به دنبال کدام پایان ! خلاف جاده ایستادی ؟ چرا تا عادتت کردم به فکر رفتن افتادی ؟
چرا باید به تنهایی ؟ دوباره بی تو برگردم ؟
کجای جاده بد بودم ؟ کجای قصه بد کردم ؟
نه هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف نمی رهاند
و
فکر می کنم این ترنم موزون حزن
تا ابد شنیده خواهد شد
نه
وصل ممکن نیست !!!
همیشه فاصله ای هست...
مهارت های یک مامان :
1- تشخیص دما با نگاه کردن 2- تشخیص بو از 5 تا اتاق اون ور تر 3- تشخیص صدا از 5 تا اتاق اون ور تر زیر پتو 4- تشخیص میزان کثیفی لباسها از طریق بو کردن 5- بلند کردن در قابلمه ی روی گاز ( اصلنم دستش نمیسوزه ) 6- انجام حداقل 3-4 کار در عان واحد :)) 7- بزرگ کردن 5-6 تا بجه باهم 8- تامین تمام مخارج با حقوق بابا 9- دیدن تمام سریال های فارسی وان و جم تی وی 10- انداختن تیکه هایی به فرزندان، مانند خرس گنده و لندهور و امثالها 11- یاد نگرفتن نحوه ی فرستادن اس ام اس 12- حمل طلا، تا جایی که بشه 13- درست کردن کوکو از گوشت کوبیده گرفته تا قیمه ی یه هفته پیش 14- درست کردن انواع دم کنی و دستگیره توسط تی شرت فرزندان سلامتیه همه ی مامانا... هیچ قــــطاری از این اتــــاق نمی گذرد.... کتاب های درسی دختر ها و پسر ها رياضي پسران: 2+2 مساوي است با 4 و فوقفوقش 5.
رياضي دختران: 2 تا گل داريم 2 تا گل ديگه هم ميذاريم كنارش كه به مامانمون هديه بديم؛ مجموعا ميشه يه دسته گل.
جغرافي پسران: اگر دست راست خود را به طرف شرق و دست چپ خود را به طرف غرب بگيريم، شمال در پيشرو و جنوب در پشت سرمان خواهد بود.
جغرافي دختران: اگر قادر به تشخيص دست راست و چپ خود باشيم، بهتر است به خانه بخت رفته و دل وزير آموزشوپرورش را كه بارها اعلام كرده از ازدواج دانشآموزان دختر استقبال ميكند، شاد كنيم.
ادبيات پسران: درس «حسنك وزير» از تاريخ بيهقي...
ادبيات دختران: درس «مرضيه وزير» از تاريخ ...
انگليسي پسران:
I want to go to the garden with my friends
انگليسي دختران:
I want to go to the kitchen and cook the dinner for my lord husband
تاريخ پسران (پس از حذف پادشاهان و لشكركشيها كه دولت وعدهاش را داده): يونانيها به سركردگي يك يارويي حدود دو هزار سال پيش به ايران حمله كردند و عدهاي از مردم را كشتند و يك سلسلهاي را منقرض كردند اما پس از اندكي خودشان هم رفتند وردست بابايشان.
تاريخ دختران (پس از اصلاحات مذكور): يونانيها يك زماني به ايران آمدند و سعي كردند بهجاي خورشت پلو بادمجون غذاي پلاخورشتوس يوناني را كه اصلا هم خوشمزه نبود، رواج بدهند اما نتوانستند. طرز تهيه خورشت پلوبادمجون به شرح زير است...
فلسفه پسران: سقراط فيلسوفي يوناني بود كه پيوسته در طلب حق بود و لقب شهيد راه حقيقت گرفت.
فلسفه دختران: زن سقراط پيوسته در تعقيب شهيد راه حقيقت بود و دمار از روزگار او درآورد.
فيزيك نور پسران: در انعكاس يك تصوير در آينه بين فاصله كانوني آينه(f) و فاصله جسم از آينه(p) و فاصله تصوير از آينه (q) رابطه وجود دارد.
فيزيك نور دختران: در انعكاس تصوير در آينه هميشه بين نجابت، زيبايي و شوهرداري بايد نسبت وجود داشته باشد.
روزی، سنگتراشی که از کار خود ناراضی بود و احساس حقارت می کرد، از نزدیکی خانه بازرگـانی رد می شد. در باز بود و او خانه مجلل، باغ و نوکران بازرگان را دید و به حال خود غبطه خورد و با خود گفت:
این بازرگان چقدر قدرتمند است! و آرزو کرد که مانند بازرگان باشد.
در یک لحظه، او تبدیل به بازرگانی با جاه و جلال شد. تا مدت ها فکر می کرد که از همه قدرتمند تر است،
تا این که یک روز حاکم شهر از آنجا عبور کرد، او دید که همه مردم به حاکم احترام می گذارند حتی بازرگانان.
مرد با خودش فکر کرد: کاش من هم یک حاکم بودم، آن وقت از همه قوی تر می شد
در همان لحظه، او تبدیل به حاکم مقتدر شهر شد. در حالی که روی تخت روانی نشسته بود
، مردم همه به او تعظیم می کردند. احساس کرد که نور خورشید او را می آزارد ..
با خودش فکر کرد که خورشید چقدر قدرتمند است.
او آرزو کرد که خورشید باشد و تبدیل به خورشید شد و با تمام نیرو سعی کرد که به زمین بتابد و آن را گرم کند.
پس از مدتی ابری بزرگ و سیاه آمد و جلوی تابش او را گرفت.
پس با خود اندیشید که نیروی ابر از خورشید بیشتر است، و تبدیل به ابری بزرگ شد. کمی نگذشته بود که بادی آمد و او را به این طرف و آن طرف هل داد.
این بارآرزو کرد که باد شود و تبدیل به باد شد. ولی وقتی به نزدیکی صخره سنگی رسید،
دیگر قدرت تکان دادن صخره را نداشت. با خود گفت که قوی ترین چیز در دنیا
، صخره سنگی است و تبدیل به سنگی بزرگ و عظیم شد.
همان طور که با غرور ایستاده بود، ناگهان صدایی شنید و اساس کرد که دارد خرد می شود.
نگاهی به پایین انداخت و سنگتراشی را دید که با چکش و قلم به جان او افتاده است...
حرف پرکاربرد ایرانی ها 1- هوی گوسفند چه خبرته؟!؟!
گوسفند در اصل به موجودی پشمالو و بی نزاکت گفته می شود که اندک زمانی است پایش را در شهر گزارده ولی ما امروزه به رانندگانی که چراغ قرمز را رد می کنند، رانندگانی که به محض سبز شدن چراغ و جهت یادآوری خاطره حنابندان مادر بزرگشان بوق های ممتد می زنند، عابرانی که از وسط اتوبان رد می شوند و یا صف اتوبوس را رعایت نمی کنند، بازیکنان تیم ملی فوتبال وقتی موقعیتی را خراب می کنند و کسانی که موقع راه رفتن پای دیگران را لگد می کنند می گوییم: هوی گوسفند چه خبرته؟!؟!
2-از همه پسرها متنفرم
از آنجایی که تب پیدا کردن بوی فرند (BF) در بین دوشیزگان دبیرستانی بسیار رواج پیدا کرده و یک جورایی از نان شب هم برای این عزیزان واجب تر است و از آنجایی که این نوگلان عمراً به پسر پایین تر از 25 سال پا بدهند و از آنجایی که یک پسر 25 ساله خیلی چیزها را می داند ولی یک دختر 16-17 ساله خیلی چیز ها را نمی داند پس طبیعی است که این وسط چه کسی باید گرگ شود و چه کسی قربانی....طبق آمار های گرفته شده 99 درصد دختران دبیرستانی قبل از خوردن 100 عدد قرص دیازپام و خودکشی این جمله را بیان می کنند: از همه پسر ها متنفرم!
3-بابا جون هر وقت خواستی بیای خونه 2 تا شمع هم بگیر. چون برق نداریم!
جمله ای که طی ماه گذشته بسیار پر کاربرد شده است و از آنجایی که هر حرف دیگری در این رابطه بزنیم تبدیل به سیاسی می شویم و اینا پس دیگه چیزی نمی گیم و مثل شهروند نمونه میریم سراغ موضوعات کم خطرتر!
4-الو! صدات قطع و وصل میشه.برو یه جا که آنتن داشته باشی!
طبق تحقیقات به عمل آمده به طور متوسط نیمی از زمان مکالمه با تلفن همراه در اقصی نقاط کشورمون صرف گفتن جمله بالا می گردد. شایان ذکر است در پاره ای از موارد جملات دیگری به جای جمله بالا به کار می روند که شامل همین مضمون هستند و عبارتند از: قطع و وصل میشی حاجی ، نقطه کور ایستادی صدات نمیاد، برو اون خطت رو بفروش با پولش آدامس بخر، ای مخابرات فلان فلان شده،..... (سانسور شد !!) بلده هی پول قبض بگیره! (به جای کلمه فلان فحش های مورد نظر را جایگذاری کنید)
5-آقای مجری، لطفاً یه کم راهنمایی کنید؟
منظور از جمله بالا مسابقات تلویزیونی و مجریان دلنواز و جایزه های نفیس (اعم از ساعت مچی و دیواری و رومیزی و زیر میزی و کنار میزی و اشتراک یک سال پوشک My Baby و دویست و چهل و نه تومان پول نقد و ...) و شرکت کنندگان بسیار باهوش (با بهره هوشی در حد جلبک های فتوسنتز کننده اعماق اقیانوس ها) می باشد.
معمولاً عبارت « آقای مجری میشه یه راهنمایی بکنید؟» بعد از قرائت سوال توسط مجری بامزه و تو دل بروی برنامه ، توسط شرکت کننده که احتمالاً صغری 34 ساله و ترشیده و یا کرم علی 14 ساله و محصل می باشند، پرسیده می شود (نگاهی به شرایط سنی و اجتماعی شرکت کنندگان این مسابقه، خود به تنهایی برای نشون دادن سطح نازل این برنامه ها کافیه). تا شرکت کننده محترم بتواند بعد از راهنمایی های مربوطه توسط مجری محترم (که بسته به آی کیوی شرکت کننده از حرکات موزون تا گفتن جواب مسابقه تغییر می کند) به جواب مورد نظر دست بیابد. سوالات برنامه نیز موضوعاتی همچون آرامگاه خواجه حافظ شیرازی کجاست؟ ، تعداد انگشتان دست و یا پا در انسان چند تاست؟ ، علی دایی کیست ، چرا زن نمی گیری و موضوعاتی از این قبیل می باشد!
6-ای بابا! آقای راننده، من هر روز این مسیر رو با تاکسی میام. دیروز 250 تومان بود. یعنی چی الان میگی باید 1250 تومان بدم؟!؟!
در جایی که گنجشگکان میومیو می کنند و سگ ها جیک جیک و گربه ها واق واق ، پس خیلی طبیعی است که صبح روز بعد کرایه را چند برابر کنند!
7-آقای دکتر مریض تخت دو که دیروز عملش کرده بودین، همین الان تموم کرد!
آقا جان من اشتباهات پزشکی هم جزئی از عمل های جراحیه! به فرض هم که یه دکتر متخصصی از هر 4 نفری که عمل می کنه 3 نفرشون می میره. دلیل نمیشه که شما فکر کنید این بنده خدا سواد نداره و به خاطر پارتی و رابطه و اینا مدرکش رو گرفته! اصلاً اگه طرف آدم نکشه که بش نمی گن دکتر که! بابا جان اون یه چیزی حالیشه. طرف دکتره ها! گیر نده عزیزم. برو ماستتو بخور. به توچه طرف چه جوری و از کجا (منظور اوکراین نیست ها!) مدرکشو گرفته؟
8-شلام ژن. اون پنژره رو ببند شوژ میاد! (یعنی:سلام زن.اون پنجره رو ببند سوز میاد)
بحمدالله در زمینه اعتیاد و معتاد پروری توانستیم بترکونیم و موفق شدیم سن اعتیاد را به حدود 14 الی 15 سالگی کاهش بدیم و اصولاً در این زمینه هیچ یک از استاندارد های جهانی برای ما رقمی به حساب نمی آیند. در هر صورت جمله بالا یکی از پرکاربردترین جملاتیه که هر روز میشنویم یا شاید هم خودمون به زبونش میاریم!
9-برخورد یک دستگاه مینی بوس با یک سواری حادثه آفرید!
خوب دیگه همه میدونیم خودرو هامون فرسوده اند و جاده هامون فرسوده تر و رانندگانمون خواب آلوده تر!
حالت چشم دانشجویان دختر و پسر
هنگام درس دادن استاد سر کلاس :
(-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-)
وقتی استاد خبر امتحان رو میده :
(o.O) (o.O) (o.O) (o.O) (o.O) (o.O)
موقع امتحان:
(←.←) (→.→) (←.←) (→.→) (←.←) (→.→)
وقتی استاد موقع امتحان حواسش جمع میکنه واسه مچ گیری:
(↓.↓) (↓.↓) (↓.↓) (↓.↓) (↓.↓)
وقتی که نمره ها رو میزنن :
(͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏)
بزرگترین گناه؟ شوهر نداشتن بزرگترین تفریح ؟ شوهر سرکار گذاشتن
بزرگترین جهاد؟ شوهر کشتن
بزرگترین کار؟ شوهر تربیت کردن
بزرگترین شگفتی؟ شوهرعاقل دیدن
بزرگترین آرزو؟ داشتن مردی به اسم شوهر
برنامه روزانه ملت های مختلف جهان: آمریکا : 12 ساعت کار ، 6 ساعت استراحت ، 1 ساعت ماندن در ترافیک ، 4 ساعت تماشای تلویزیون و غذا خوردن ، 1 ساعت کار با اینترنت
فرانسه : 8 ساعت کار ، 6 ساعت استراحت ، 2 ساعت قدم زدن در خیابان ، 4 ساعت کتاب خواندن ، 2 ساعت حرف زدن علیه تلویزیون ، 2 ساعت خندیدن
ایتالیا : 4 ساعت کار ، 8 ساعت خواب ، 4 ساعت غذا خوردن ، 6 ساعت حرف زدن ، 2 ساعت خیابان گردی
آلمان : 8 ساعت کار ، 8 ساعت خواب ، 2 ساعت اضافه کار ، 2 ساعت تماشای مسابقات تلویزِیونی ، 2 ساعت مطالعه ، 2 ساعت فکر کردن به خودکشی
کوبا : 8 ساعت کار ، 8 ساعت تفریح ، 4 ساعت خواب ، 4 ساعت گوش کردن به سخنرانی کاسترو
عربستان سعودی : 8 ساعت تفریح همراه با کار ، 6 ساعت تفریح همراه با خرید در خیابان ، 10 ساعت خواب
مصر : 4 ساعت کار ، 8 ساعت خواب ، 8 ساعت کشیدن قلیان ، 2 ساعت گوش کردن به ام کلثوم ، 2 ساعت حرف زدن در باره جمال عبدالاناصر
هندوستان : 8 ساعت جستجوی کار ، 6 ساعت خواب ، 6 ساعت تماشای فیلم ، 2 ساعت جستجو برای محل خواب ، 2 ساعت برای رد شدن از خیابان
پاکستان : 4 ساعت کار غیر مجاز ، 8 ساعت خواب مجاز، 8 ساعت اعتراض علیه کودتا ، 4 ساعت فرا ر از دست پلیس
ایران : 8 ساعت خواب ، 4 ساعت استراحت ،4 ساعت ارسال اس ام اس و تعریف جوک ، 4 ساعت حرکت در ترافیک ، 1 ساعت کار ،1 ساعت بحث در باره ازدواج موقت ، 2ساعت بحث در مورد سیاست
آرام باش، ما تا همیشه مال همیم، همیشه عاشق و یار همیم آرام باش عشق من، تو تا ابد در قلبمی، تو همه ی وجودمی
بیا در آغوشم، جایی که همیشه آرزویش را داشتی، جایی که برایت سرچشمه آرامش است
آغوشم را باز کرده ام برایت، تشنه ام برای بوسیدن لب هایت
بگذار لب هایت را بر روی لبانم، حرفی نمی زنم تا سکوت باشد بین من و تو و قلب مهربانت
خیره به چشمان تو، پلک نمیزنم تا لحظه ای از دست نرود تصویر نگاه زیبای تو
دستم درون دستهایت، یک لحظه رها نمیشود تا نرود حتی یک ذره از گرمای دستان لطیف تو
محکم فشرده ام تو را در آغوشم، آرزو میکنم لحظه مرگم همین جا باشد، همین آغوش مهربانت
چه گرمایی دارد تنت عشق من، رها نمیکنم تو را تا همیشه باشی در کنار قلب من
قلب تو میتپد و قلب من با تپش های قلبت شاد است، هر تپشش فریاد عشق و پر از نیاز است
آرامم، میدانم اینک کجا هستم، همانجایی که همیشه آرزویش را داشتم
همانجایی که انتظارش را میکشیدم و هر زمان خوابش را میدیدم آن خواب برایم یک رویای شیرین بود….
در آغوش عشق، بی خیال همه چیز، نه میدانم زمان چگونه میگذرد و نه میدانم در چه حالی ام
تنها میدانم حالم از این بهتر نمیشود، دنیای من از این عاشقانه تر نمیشود
گرمای هوس نیست این آتش خاموش نشدنی آغوش پاکت
عشق است که اینک من و تو را به این حال و روز انداخته، عشق است که اینک ما را به عالمی دیگر برده
عشق است که من و تو را نمیتواند از هم جدا کند هیچگاه
خیلی آرامم، از اینکه در آغوشمی خوشحالم
یادگرفتم: 1. بااحمقبحث نکنم و بگذارم در دنیای احمقانه خویش خوشبختزندگی کند.
2. باوقیحجدل نکنم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحمرا تباه می کند . 3. ازحسوددوری کنم چون حتی اگر دنیا را هم به اوتقدیم کنم باز هم از من بیزار خواهد بود . 4.باکودکبحث نکنم چون مرا بادانش خویش می سنجد و هم سطح خویش میپندارد آلرژی چیست؟
افتادگي رحم عبارت است از پايين آمدن رحم در امتداد كانال واژينال (مهبل) و در خانم هايي كه چندين بار زايمان كرده اند و ضعف عضلات و ساير بافت هاي دستگاه تناسلي دارند ديده مي شود.
افتادگي رحم علاوه بر خانم هايي كه چند بار زايمان داشته اند ، خانم هاي چاق و يا كساني را كه سرفه هاي مزمن مي كنند گرفتار مي سازد. البته اين بيماري ممكن است در دختران نيز ايجاد شود. افتادگي انواع مختلف دارند و به خفيف ، متوسط و شديد دسته بندي مي شود . در نوع خفيف بيماري فرد ناراحتي چنداني احساس نمي كند. در نوع متوسط آن ، خانم احساس بيرون افتادن چيزي از درون واژن و يا فشار و سنگيني در واژن مي كند. هم چنين كمردرد و درد شكم ناشي از پايين آمدن اجزاي داخل شكم كه به نحوي با رحم در ارتباط اند وجود دارد. در نوع شديد بيماري ، علايم شديد مي شود و تمام جسم رحم به طرف بيرون حالت برجستگي پيدا مي كند. در اين حالت رحم به علت تماس با ران ها ولباس زير تغيير حالت داده و گاهي هم زحمي مي شود. علاوه بر آن احتمال هجوم ميكروب ها و ايجاد عفونت وجود دارد. بروز بيماري قبل از سن يائسگي با علايم ديگري هم چون ترشح زياد و خونريزي هاي نامنظم واژينال همراه است . احتمال ايجاد عفونت ، تجمع ادرار و بي اختياري ادرار وجود دارد. گاهي اشكال در اجابت مزاج نيز ديده مي شود. اين بيماري براي فرد بسيار ناراحت كننده است و در موارد پيشرفته موجب بروزمشكلات روحي ـ رواني در فرد مي شود. درمان
درمان اين بيماري بسته به نوع و شدت آن و نيز سن فرد مبتلا متغير است . تشخيص نوع آن توسط متخصص صورت مي گيرد و درمان با توجه به موارد ذكر شده و اين كه خانم تمايل به بچه دار شدن دارد يا خير ، متفاوت است .چند توصيه مفيد
ـ مصرف مواد غذايي حاوي كلسيم و ويتامين "د" در جلوگيري از بروز اين حالت مؤثر است .ـ روزي 3 مرتبه و هر بار 50 بار رحم خود را به داخل منقبض كرده و رها كنيد. ـ از زايمان هاي سخت واژينال خودداري شود. ـ هورمون درماني تقريباً يك سال قبل از يائسگي شروع شود. اين شيوه موجب افزايش قدرت عضلات و بافت دستگاه تناسلي مي شود. ـ علايم را جدي گرفته و از مراجعه به متخصص كوتاهي نكنيد. نكته مفيد :
بابونه به كاهش آلرژي و التهاب كمك مي كند. البته مصرف آن در دوران بارداري ممنوع است . مگر زير نظر پزشك .زنان مبتلا به سرطان پستان ممکن است علائم یا وضعیت های غیر طبیعی در پستان مشاهده نمایند.در اکثر زنان این علائم تا زمان تشخیص نمایان نمی گردد.گاهی بعضی از علائم مشاهده شده درپستان ممکن است به دلیل سایر بیماریها بوده و ربطی به سرطان نداشته باشد.اگر نشانه ای در پستان مشاهده کردید که موجب نگرانی شما می باشد به پزشک مراجعه نمایید. علائم و نشانه های سرطان پستان عبارتند از : *توده های جدید (بیشتر زنان به طور طبیعی دارای پستان های توده ای می باشند )، ضخامت در پستان یا زیر بغل . * حساسیت نوک پستان ، ترشحات یا تغییرات فیزیکی( از قبیل فرورفتگی نوک پستان ، درد مداوم یا تغییراتی در اندازه و شکل پستان ).
*تحریک پوست یا تغییراتی مثل چروک شدن ، فرو رفتن ، پوسته پوسته شدن یا چین و چروک جدید .
*گرمی ، قرمزی و تورم پستان همراه با بثورات شبیه به پوست پرتقال.
*درد پستان معمولا از علائم سرطان پستان نمی باشد ولی بایستی به پزشک مراجعه شود
گفته مي شود که استفاده از سينه بند، سلامت سينه ها را به خطر مي اندازد، زيرا سينه بند ها جريان لنفاوي در سينه ها را محدود مي سازند. تعداد زيادي مسير لنفاوي و غده هاي لنفاوي در زير بغل و زير سينه ها و بين سينه ها وجود دارند. معمولاً جريان لنفاوي، مواد زايد و ديگر سموم را از سينه ها خارج مي کند، ولي سينه بند ها در اين عملکرد طبيعي بدن اختلال ايجاد مي کنند. بنابراين سموم در سينه ها انباشته مي شوند و اين به بروز سرطان سينه منجر مي گردد.
همچنين سينه بندها اندکي دماي بافت سينه ها را افزايش مي دهند. اين نيز در بروز سرطان سينه موثر است و نتايج برخي از بررسي ها در اين زمينه به شرح زير هستند:
از هر چهار زني که سينه بند در طول 24 ساعت شبانه روز مي بندند، سه نفر به سرطان سينه مبتلا مي شوند.
از هفت زني که بيش از 12 ساعت در شبانه روز سينه بند مي بندند، يکي به سرطان مبتلا مي شود. از هر 152 زني که کمتر از 12 ساعت در شبانه روز سينه بند مي بندند، يکي مبتلا به سرطان مي شود. از بين 68 زني که به ندرت از سينه بند استفاده مي کنند، يکي مبتلا به سرطان مي شود. سيستم لنفاوي موجود در سينه ها فقط زماني کاملاً عمل مي کنند که زن ها در دوران بارداري يا شير دهي از سينه قرار دارند. از اين رو، زناني که هر روز از سينه بند استفاده مي کنند، ديرتر باردار مي شوند و زناني که از سينه خود به فرزندشان شير نمي دهند، بيشتر از بقيه در معرض ابتلا به سرطان سينه قرار مي گيرند. نویسنده این ستون یک مرد است، یک مرد واقعی. بنابراین دارد از همین جا به مجموعه خانم ها (شامل دخترها، خانم ها و خانم های مسن) اعلام جنگ می کند. اینجا واقعیاتی درباره آنها می نویسم و دل خودم و خیلی از مردها را خنک می کنم. دلم می خواهد به جای یک نویسنده هزار نویسنده به نمایندگی از خانم ها علیه ما مردهای واقعی مطلب بنویسند. (البته اگر حرفی برای گرفتن دارند) تا نشان بدهم که سیاهی لشگری بیش نیستند و همچنان یک مرد جنگی از صدهزار بیشتر می ارزد. جدی عرض می کنم...
اگر یک خانم مشغول رانندگی باشد و ناگهان متوجه شود که ترمز خودرواش بریده و نمی گیرد چکار می کند؟! * قبل از اینکه هیچ حادثه ای روی دهد او پشت فرمان سکته کرده و راهی دیار باقی می شود. * سعی می کند یک دستگاه اتوبوس پیدا کند و با زدن خودرواش به مردم داخل ایستگاه آن را نگه دارد. * در همان حال با همسرش تماس می گیرد و از او کمک می خواهد. * نذر می کند که زنده بماند. هنگامی که یک خانم راهنمای سمت چپ خودرواش را می زند، این به چه معناست؟! * یعنی می خواهد به سمت راست برود. * یعنی می خواهد شیشه سمت چپش را پایین بیاورد. * یعنی می خواهد پشت فرمان، موبایلش را درآورده و با همسرش تماس بگیرد. * یعنی می خواسته برف پاک کن را بزند. اگر یک خانم در حین رانندگی بخواهد از بین دو خودروی در حال حرکت عبور کند چکار می کند؟! * بعد از کندن آینه بغل جفت خودروها از بین شان عبور می کند. * به خودروی سمت راست می کوبد بعد به خودروی سمت چپ سپس با همسرش تماس می گیرد. * ابتدا جوری به خودروی سمت راست می زند که او منحرف شود و به خودروی سمت چپ برخورد کند. سپس از روی دو خودرو عبور می کند. * یک بوق می زند و راننده دو خودرو متوجه می شوند او خانم است. سریعا به او راه می دهند که برود. زمانی که یک خانم پشت فرمان خودرو نشسته و خودرواش با سرعتی بیش از 20 کیلومتر در حرکت است این به چه معناست؟! * یعنی پاشنه کفشش روی پدال گاز گیر کرده. * یعنی با همسرش تماس گرفته و فهمیده که او با یک خانم ناشناس در محل کارش مشغول صحبت است. * یعنی یادش آمده که بچه اش را داخل ماشین لباسشویی جا گذاشته. * یعنی پشت فرمان خوابش برده. معمولا یک خانم راننده وقتی خودرواش پنچر می شود چکار می کند؟! * ابتدا سعی می کند با پوف آن را باد کند و سپس با چسب زخم محل سوراخ را بپوشاند. * تا اولین آپاراتی با پنچری راه می رود تا پدر لاستیک و تیوپ و رینگ در بیاید. * به آتش نشانی زنگ می زند. * ماشین را وسط خیابان رها می کند و با همسرش تماس می گیرد. یک دانشجوی عاشق سینه چاک دختر همکلاسیش بود. بالاخره یک روزی به خودش جرات داد و به دختر راز دلش رو گفت و از دختره خواستگاری کرد.
. . . اما دختر خانوم داستان ما عصبانی شد و درخواست پسر رو رد کرد. بعدم پسر رو تهدید کرد که اگر دوباره براش مزاحمت ایجاد کنه، به حراست میگه... روزها از پی هم گذشت و دختره واسه امتحان از پسر داستان ما یک جزوه قرض گرفت و داخلش نوشت : ” من هم تو رو دوست دارم، من رو ببخش اگر اون روز رنجوندمت “
اگر منو بخشیدی بیا و باهام صحبت کن و دیگه ترکم نکن. . . ولی پسر دانشجو هیچوقت دیگه باهاش حرف نزد. . . چهار سال آزگار گذشت و هر دو فارغ التحصیل شدند. اما پسر دیگه طرف دختره نرفت.!! . . نتیجه اخلاقی این ماجرا . . . . . . . . . . . . . . . پسرهای دانشجو هیچوقت لای کتاب ها و جزوه هاشون رو باز نمیکنند. - سیگار کشیدن باعث میشه شما هرچه سریعتر از شر سلامتی و زندگی به امید خدا خلاص بشید و بتونید پا به عرصه های جدیدتری از جمله جهان آخرت بگذارید و تجربه های جدیدی رو کسب کنید !
۲- وقتی سیگار بکشین یه سرفه هایی میکنین به خدا همچین سرتون حال میاد انگار قولنج ریه تون رو گرفته باشن یعنی ششتون حال میاد !
۳- اونایی که سیگاری هستن بعد از یه مدت متوجه میشن که روابط عاطفی عمیقی با چای و نسکافه پیدا کردن ! …
۴- اگه سیگاری بشین برای مواقع بیکاری، بیعاری، بیخوابی، بیداری ،بیزاری، بیذاتی، بیماری سیرابی، لیوانی، خوشحالی، ناراحتی و سایر مواقع بهترین امکان رو در اختیار دارین !
۵- اگه سیگاری بشین دارای روابط اجتماعی درخشان میشین و میتونین دوستان جدید و زیادی از نوع خفن دودی پیدا کنین !
۶- وقتی شما جزء خریداران سیگار باشین دوستانی رو پیدا میکنین که از بس دوستتون دارن شما رو به شکل شیرینی میبینن و درک نوع دوستی به شما بسیار عمیق تر خواهد بود !
۷- اگه سیگاری بشین توی محیط های سربسته و عمومی از دست سیگاری ها حرص نمیخورین و این خودش باعث میشه آرامش اعصاب داشته باشین !
۸- وقتی سیگاری بشین، میتونین توی مسابقه جهانی ترک سیگار شرکت کنین و کلی پول به جیب بزنین !
۹- اگه سیگاری بشین، وقتی با اقوام و دوستان به پیک نیک میرین موقع روشن کردن آتیش میتونین روش روشن کردن کبریت در میان باد و بوران رو به اونا نشون بدین و خودتون رو به عنوان یک قهرمان ملی معرفی کنید !
۱۰- اگه سیگاری بشین با سوپری سر کوچتون بیشتر رفیق میشین طوری که اگه یه روز نرین سراغش دلش براتون تنگ میشه !
۱۱- اگه مخفیانه سیگار بکشین میتونید با کوچه پس کوچه های اطراف خونه پشت بام، زیر زمین و دیگر جاهایی که تا حالا زیاد بهشون توجه نکردین یا لازم نیست اسمی ازش برده بشه بیشتر آشنا بشین !
۱۲- وقتی مخفیانه سیگار میکشین با ادوکلن، عطر و دئودورانت های ارزون قیمت و همچنین انواع آدامسهای p.k، خروس نشان، relax و غیره آشناتر میشین و احساس می کنید (البته خودتون) به آدمی خوشبو با دندونای سفید مبدل شدین !
۱۳- هرچه بیشتر سیگار بکشین راحت تر میتونین از شر پولهایی که توی جیبتون سنگینی میکنه راحت بشین !
۱۴- اگه سیگاری بشین توی شهرای بزرگ که هوای آلوده دارن راحتتر میتونین زندگی کنین و مشکل آلودگی هوا آنچنان آزارتون نمیده ! دختر کوچکى با معلمش درباره نهنگها بحث مىکرد. معلم گفت: از نظر فيزيکى غيرممکن است که نهنگ بتواند يک آدم را ببلعد زيرا با وجود اینکه پستاندار عظيمالجثهاى است امّا حلق بسيار کوچکى دارد.
دختر کوچک پرسيد: پس چطور حضرت يونس به وسيله يک نهنگ بلعيده شد؟ معلم که عصبانى شده بود تکرار کرد که نهنگ نمىتواند آدم را ببلعد. اين از نظر فيزيکى غيرممکن است. دختر کوچک گفت: وقتى به بهشت رفتم از حضرت يونس مىپرسم. معلم گفت: اگر حضرت يونس به جهنم رفته بود چى؟ دختر کوچک گفت: اونوقت شما ازش بپرسيد !!! يک روز يک دختر کوچک در آشپزخانه نشسته بود و به مادرش که داشت آشپزى مىکرد نگاه مىکرد. ناگهان متوجه چند تار موى سفيد در بين موهاى مادرش شد. از مادرش پرسيد: مامان! چرا بعضى از موهاى شما سفيده؟ مادرش گفت: هر وقت تو يک کار بد مىکنى و باعث ناراحتى من مىشوی، يکى از موهايم سفيد مىشود. دختر کوچولو کمى فکر کرد و گفت: حالا فهميدم چرا همه موهاى مامان بزرگ سفيد شده! عکاس سر کلاس درس آمده بود تا از بچههاى کلاس عکس يادگارى بگيرد.معلم هم داشت همه بچهها را تشويق ميکرد که دور هم جمع شوند. معلم گفت: ببينيد چقدر قشنگه که سالها بعد وقتى همهتون بزرگ شديد به اين عکس نگاه کنيد و بگوئيد : اين احمده، الان دکتره. يا اون مهرداده، الان وکيله. يکى از بچهها از ته کلاس گفت: اين هم آقا معلمه، الان مرده ! ما حیوانات را خیلی دوست داریم، بابایمان هم همینطور. ما هر روز در مورد حیوانات حرف میزنیم، بابایمان هم همینطور. دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی به طرف بقال دراز کرد و گفت: چهار دانشجو شب امتحان به جای درس خوندن به تفریح رفته بودن و هیچ آمادگی برای امتحان نداشتن. چند روز پیش یه اس ام اس برام اومد با این مضمون : پسر در حال دویدن... زااااارت (صدای زمین خوردن) رفیق پسر: اوه اوه ؟؟؟؟؟؟؟؟چت شد؟ خاک بر سرت آبرومونو بردی ؟؟؟؟؟، پاشو ؟؟؟؟! (شپلخخخخخ "صدای پس گردنی") یک رهگذر: چیزی مصرف کردی؟یکم کمتر میزدی خب! یک خانوم جوان رهگذر: ایییییش پسر دست و پا چلفتیِ خنگ! **************************
دختر در حال راه رفتن... دوففففففف س ک (زمین خوردن به دلیل نقص فنی در قسمت پاشنه کفش) رفیق دختر: آخ جیگرم خوبی؟ فدات شم! الهی بمیرم! چی شدی تو یهو؟ وااااااااااای... یک رهگذر: دخترم خوبی؟ فشارت افتاده؟ میخوای برسونمت دکتری جایی؟ یک پسر جوان رهگذر: ای وای خانوم حالتون خوبه؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من ماشینم همینجا پارکه یه لحظه وایسین،با این وضع که دیگه نمیتونین پیاده برین طنزک و فـــانیکاتورهای بامزه جهـــت شادی روح! نمونه سوالهای رایج توی همه ی خونه ها
این تلویزیون بی صاحاب واسه کی روشنه ؟ چی از جون این یخچال بدبخت میخوای ؟ کی لامپ دستشویی رو روشن گذاشته ؟ کی دمپایی دستشویی رو خیس کرده ؟ این موقع شب با کی حرف میزنی ؟ چشمات در نیومد پای این کامپیوترِ کوفتی ؟ کی غذای منو خورده ؟ شونه آدم که هیچی شونه تخم مرغم پیدا نمیشه سرمونو بذاریم روش یه دل سیر گریه کنیم ! آقا یه دقه وایسید !!! یه سوال ! مرد و مردونه ! بالا غیرتن چرا وقتی اس ام اس خالی میفرستیم ، انگلیسی حساب می کنن ؟؟؟ سلامتی خانم هایی که میخوان پارک دوبل کنن ، دستشون میخوره به برف پاک کن اشتباهی میزنن تو دنده چهار به جای دنده عقب آخر سر هم خاموش میکنن ! تا حالا دقت کردین وقتی یه نفر شمارو دعوت به دیدن یه فیلمی که قبلا خودش دیده میکنه تو مدت فیلم یه جوری نگاتون میکنه که انگار خودش فیلمو ساخته؟! یکی از بدترین لحظه های زندگی وقتیه که فیلم رقصیدنت رو توی جمع نگاه می کنی کاربردی ترین چیزی که من از کتاب علوم دوران مدرسه یاد گرفتم اینه که وقتی در ترشی یا مربا باز نمیشه, بگیرمش زیر آب گرم گرم! چه لحظه باشکوهی بود اون لحظه..! وقتی معلم میبردمون پا ی تخته ازمون درس بپرسه وسطش زنگ می خورد..! اعتراف می کنم معلم دوم دبستانم می گفت املا ها رو خودتون بنویسید که من با دوربین مخفیا می بینم کی به حرفام گوش می ده … ازون روز کار من شده بود گشتن سوراخ سمبه های خونه و سوال های مشکوک از مامان بابام: امروز کی اومد؟ کی رفت؟ به کودوم وسیله ها دست زد؟ بیشترم به دریچه کولر شک داشتم اعتراف میکنم بچه که بودم یه بار با آجر زدم تو سر یکی از بچه های اقوام , تا ببینم دور سرش از اون ستاره ها و پرنده ها می چرخه یا نه!!!!! تازه هی چند بارم پشت سر هم این کار و کردم , چون هر چی می زدم اتفاقی نمی افتاد!!!! شش ماه به دوستت مهربونی میکنی ، خوبی باهاش ، هر کاری میگه میکنی که بفهمونی دوستش داری … دو روز که اعصاب نداری ، میگه: حالا شناختمت اینقده بدم میاد وقتی دارم روی آهنگ میخونم خوانندهه اشتباه میخونه ! تا حالا دقت کردین وقتی سوهان میخوری نود و پنج درصدش میره لای دندونات و فقط پنج درصدش نصیب معدت میشه امروز در بازار غیر رسمی هر اونس چاغاله بادوم دوازده هزار تومان معامله شد لازم دونستم تاکید کنم که بهترین شغل داشتن بابای پولداره تا حالا دقت کردین همیشه دَنده ماشین خوب جا می خوره به جز وقتی که یه پسر شاهد کار شماست نمی دونم همه پیرزنا مثل برف پاک کن میرقصن ؟؟؟ یا مادر بزرگ من اینجوریه فقط ؟ دقت کردین !؟ الان شما اگه همینطوری بیکار هم نشسته باشید تو خونه از نظر پدر و مادرتون، بچه همسایه یا بچه فامیل بهتر از شما بیکار میشینه . مکالمه دو پسر: پسر اول: چقدر خپل شدی مرتیکه … شبیه خرسای قطبی شدی الاغ…. کمتر بخور ، از صبح تا شب مثل گاو آت و آشغال میخوری معلومه انقدر دایره میشی دیگه … پسر دوم : خفه شو عوضی. حرف تو زر مفت هم نیست ( محکم تر شدن دوستی بین دو پسر و تموم شدن مکالمه با خنده ) مکالمه دو دختر : دختر اول: خوشگلم یه مقدار تپل شدی ولی بهت میاد عزیزم … دختر دوم: تو هم دماغت بعد عمل یه ذره زیادی کوچیک شده ولی بازم خوشگلی نانازم ( از فردای روز مکالمه هیچ رابطه ای بین دو دختر مشاهده نشده) من هر روز، از خونه که بیرون میزنم رو یه کاغذ مینویسم “امروز قراره بمیرم” که اگه احیانا مردم، بگن یارو چقد خفن بوده، میدونسته..! دقت کردین اگه انگشتت با تبر قطع شه، دردش کمتره تا اینکه با کاغذ بریده بشه؟؟ داشتم ماشین رو دنده عقب می آوردم تو حیاط مامانم اومده فرمون میده…. بیا…. بیا…. بیا…. بیا …. نیا !! لوله آب شیکست ! این دبستانى هایى که تو هفته دو روز تعطیلن، اگه پس فردا بیان زِر زِر کنن که ما نسل سوخته ایم و اینا، جورى با پشت دست بزنید تو دهنشون که دیگه نتونند بلند بشن …!! یکی از چالش های بزرگی که در کودکی فراروی ِ من بودُ باهاش درگیر بودم این بود که چه جوری “فریبرز عربنیا” و “ابوالفضل پورعرب” رُ از هم تفکیک کنم !!! هیچ لذتی بالاتر از این نیست …که جواب تلفن های کسی رو ندی ، که قبلا جوابتو نمیداد دقت کردین ؟ دو ساعت پشت تلفن معطلی که گوشی رو برداره، تا میایی خمیازه بکشی یارو میگه الو! دقت کردین !؟ - وقتی جوراب پاته، حتما دمپایی دستشویی خیسه! - اگه سال تا سال یه قرون تو جیبت نباشه مامان و بابات نمی فهمند، کافیه یه نخ سیگار تو جیبت باشه همه عالم میفهمن! موقع فوتبال نگاه کردن هشتاد دقیقه میشینی چش تو چش تلویزیون هیچ اتفاقی نمی افته، یه دقیقه میری دستشویی، میای میبینی بازی دو دو تموم شده اگه میخوای همه افراد فامیلتونو از دخترخالت گرفته تا نوه عموتو با هم تو یه روز ببینی، پاشو همین الان دستِ دوس دختر یا دوس پسرتو بگیر، با هم برید بیرون یه دوری بزنید موقع درس خوندن پرزهای موکت هم واسه آدم جذاب می شه. دوست داری ساعت ها بشینی بهشون نگاه کنی. اعتراف میکنم چند ماه پیش تو شرکت بودم سر کارام یوهو مدیر عامل از تو اتاق خودش گفت: امیــــــــــــــــــر جووون…بلند گفتم جانم؟ گفت خیلی میخوامـــت….گفتم منم همینطور….گفت پیش ما نمیای؟؟؟؟ گفتم چرا..حتماً..از پشت میزم بلند شدم برم تو اتاقش..به در اتاقش که رسیدم دیدم داره تلفن حرف میزنه با امیر دوستش و من از شدت ضایگی دیوارو گاز گرفتم خیلی خنجی، خودم میگم. اون روز که من زیر درخت گیلاس سر کوچه، لبو کوفت میکردم با بربری. ناگهان پدرت تو را با جفتک از خانه بیرون انداخت و من مثل اسب به تو خندیدم، خیلی از دست من ناراحت شدی. ولی با عشق و علاگه به طرف من آمدی. خیلی محکم لگدی به شکم من زدی و رفتی. آن لگد را که زدی برق از چشمانم پرید و حسابی عاشقت شدم.
از آن به بعد هر روز من زیر درخت گیلاس میایستادم تا تورا ببینم، ولی هیچوقت ندیدم. اول فکر کردم که شاید خانه تان را عوض کردید ولی بعدا فهمیدم درخت گیلاس را اشتباه آمده بودم.
یک گاب عکس خالی روی میزم گذاشتم و داخل آن نوشتم “عشقم” هروقت آن را میبینم به تو فکر میکنم و تصویر تو را به ذهن میآورم. اینم بگم که من بدجوری گیرتیم هااااااااا ! مثلا همین دیروز داداشم داشت به گاب نگاه میکرد، دو تا زدم تو سرشو بهش گفتم مگه تو خودت ناموس نداری به دختر مردم نگاه میکنی؟
راستی این شمارهای که به من دادی خیلی به دردم خورد. هر روز زنگ میزنم و یک ساعت باهات درد دل میکنم و تو هم هی میگی “مشترک مورد نظر در شبکه موجود نمیباشد” من که میدونم منظورت از این حرفا چیه!! منظورت اینه که تو هم به من عشق میورزی، مجه نه!؟
یه چیزی بهت میگم ولی ناراحت نشی، گوساله! این چه وضع ابراز عشقه؟
ناراحت شدی؟ خاک بر سر بی جنبت!! آدم انقد بی جنبه؟
ولی میدونم یکی از این روزا سرتو میندازی پایین و عین بچهٔ آدم میای تو خونهٔ من، راستی خواستی بیای ده تا نون بربری هم سر راهت بجیر!
یه روزی میام خواستگاریت، میخوام خیلی گرم و صمیمی باباتو ببوسم و چندتا شوخی دستی هم باهاش میکنم که حسابی اول زندگی باهم رفیق بشیم، راستی کلهٔ بابت مثل نور افکن میمونه. بعد عروسی بهش بجو خیلی طرف خونهٔ ما پیداش نشه. من آدم کچل میبینم مزاجم بهم میریزه!
چند وقت پیش یه دسته گل برات از باغچه کندم که سر کوچتون دادمش به یه دختر دیگه، فچر بد نکن!
دختر داشت نگاهم میکرد منم تو رودرواسی جیر کردم گل رو دادم بهش، اونم لبخند ملیحی از ته روده اش به من زد. درسته دختره از تو خیلی خوشگل تر بود ولی چیکار کنم که بیخ ریش خودمی.
راستی من عاشق قورمه سبزی ام (البته بعد از تو) اگه برام خواستی درست کنی حواست باشه، بی نمک بشه، بسوزه ، بد طعم بشه همچی لگدی بهت میزنم که نفهمی از من خوردی یا از خر!
خلاصه اینکه بی قراری نکن، یه خط شعر هم برات گفتم. خوشت اومد اومد، نیومد به درک!
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
فکر نکن یاد تو بودم، داشتم اونجا ول میگشتم
وقتی که مهربونن ———-> مثل یه خرگوش ملوس دوست داشتنین
وقتی که اعصبانی میشن ———-> مثل دیونه ها میشن دیگه نمیشه رفت سمتشون وقتی غر میزنن ———-> مثل مگس میرن رو اعصابت وقتی که ناز میکنن ———-> مثل یه بچه نق نقو اعصابتو خورد میکنن وقتی که دروغ میگن ———-> قیافشون شبیه سوسک میشه(نکته کنکوری) وقتی ناراحت میشن ———-> مثل یه گنجشک تیر خورده دلسوز میشن وقتی خوشحال میشن ———-> مثل کانگورو اینور اونور میپرن وقتی جیغ میزنن ———-> مثل یه سوزن که بهت میزنن از جا میپری وقتی که بترسن ———-> مثل موش سریع یه جا قایم میشن وقتی خجالت بکشن ———-> مثل لبو قرمز میشن وقتی که حرف میزنن ———-> مثل رادیو خراب باید بزنی تو سرش تا قطع شه وقتی که گریه میکنن ———-> مثل بچه های شیش ماهه حتما باید نازش کنی تا آروم شه ساعت نشدم پشت به دیوار کنم
در دهکده ی تو خبر از بوی ریا نیست / چون نیست ریا ، هیچکس انگشت نما نیست
ماه در روی کسی غیر تو دیدن ممنوع / ناز چشم کسی جز تو خریدن ممنوع
تو فقط با من باش…
اشکان محمدیان معروف به دی جی اشکان از ریمکس کننده های حرفه ای موسیقی الکترونیک ایران است . او فوق العاده باهوش و با ذوق موسیقی های خود را می سازد .قد 186وزن 82رنگ مورد علاقه : آبی فیروزه ایمجرد! تهران به دنیا اومده مهندسی مکانیک خونده... در عکاسی,کارگردانی,بازیگری تئاتر,وکلا انواع mediaتجربه داره. 8سال با کوشان حداد اشنا شده و گروه اشکان کوشان رو تاسیس کرده5سال به طور رسمی کار می کنهبرای گروه های خارجی مثله اسکوتر فعالیت میکنه.دو سه سال پیش اولین موزیک ویدئوشون بود.برگرد پیشم دوباره با ریمیکس های مختلف که دومین موزیک ویدئوشون هست و اشکان هم در کارگردانیش دخالت داشته و از اون ترک به بعد خوانندگی گروه رو به عهده گرفته. از موزیک های او می توان از :
We No Speak Americano
Anda Adam به نام Love On You
و آلبوم زیبای دنستونیک که با کوشان عزیز کار کرده اند واقعا حرفه ای.
اشکان محمدیان در نوع رفتار و طرز پوشش نیز مثل یه حرفه ای رفتار میکند،اشکان و دوستش کوشان مکمل و تکمیل کننده موزیک یکدیگرند . که هریک سبک و سیاق خود را دارند و در کنار هم موسیقیشان مثال زدنی می شود . البته از علاقه او با اسکرچ که مورد علاقه شدید من هم هست واقعا مثال زدنی است . او در تصویر برداری و کیفیت کلیپ ها نقش اساسی داشته مخصوصا در کلیپ برگرد پیشم دوباره . او یه جا تو ایران نمی ایستد و دائم در حال رفت و آمد به اروپا ست .خلاصه باید گفت او آینده موسیقی روشنه الکترونیکه ...
تو فقط با من باش من قول میدهم با خودم هم قطع رابطه کنم !
شاید برایت عجیب باشه این همه آرامشم
سرنوشتم چیز دیگر را روایت میکند / بی تعارف این دلم خیلی هوایت میکند
تــو از آن هــایـی هستــی
هـر شـب از پُـشـت صـفـحـه کـوچـک مـوبـایـل . . .
دوست داشتن ساده است و باور کردنش سخت
کاش میشد در آسمان ها پر کشید / چون عقابی ابرها را هم درید
عشــق
تو” آن نیستی که به یادت بیاورم ، “تو” آن همیشه ای که به یادم می مانی . . .
دوام نمیاورم سرمای زمستان امسال را
آدمیان به لبخندی که بر لبی نشانند ، به احساس خوبی که بر جا می نهند
فاصلهی زمین تا آسمان را
تو تغییر نور را در آسمان تماشا میکنی
دلم قهوه میخواهد
زندگی چرخش واژگان است ، یکی به جرم تفاوت تنهاست ، یکی به جرم تنهایی متفاوت .
دلم برای لمس نگاهت سخت دلتنگی میکند ، به کدامین بهانه حواسش را پرت کنم !
روزی که با تو شروع نشود
اگـــر تو را امـــتحان میگرفتند ،
تو میدانی از مرگ نمترسم،
گرمایی بوده ام همیشه ولی بین خودمان بماند ،
عــشــق مــن ! بیا !
بیوگرافی : جاستین بیبر خواننده ی جوان کانادایی این روزها سر و صدای زیادی بین مردم به پا کرده. جاستین خوانندگی را از 3 سال پیش شروع کرد ، در سال 2007 مادرش کلیپ هایی از جاستین در سایت یوتیوب گذاشت که مورد توجه بسیاری از مردم واقع شد به طوری که کلیپ هایش بازدیدی بیش از 10,000,000 نفر داشتند. بعد از گذشت 7 ماه که جاستین کلیپ های خود را در یوتیوب می گذاشت با استقبال بیشتری مواجه شد و این چنین بود که توسط مدیران MTV کشف شد و اکنون تبدیل به ستاره ی بزرگی شده. جاستین در سال 2008 قرارداد خود را با استدیو Island امضاء می کند و اولین تک آهنگ خود را به نام One Time بیرون می دهد. جاستین متولد اول مارس 1994 (16 سال) است. نام:Justin Drew Bieber
متولد 1 مارچ 1994 (3 اسفند 1373 )
قد: 16۸
رنگ چشم: قهوه ای
سرگرمی ها: فوتبال بسکتبال اسکیت گلف!
رنگ مورد علاقه: آبی و بنفش
ساز مورد علاقه: گیتار و پیانو
عدد مورد علاقه:6!
خواننده های مورد علاقه: کریس براون (Chris Brown) آشر (Usher) تی بن Ti bone و ...
برنامه ی تلویزیونی مورد علاقه: امریکن آیدول (AMERICAN iDOL)
اسم مامانش پتی PATTY اسم باباش جرمی Jeremy Bieber که وقتی جاستین خیلی کوچیک بوده طلاق گرفتن! نا خواهری: جازمین نابرادری:جکسون
اسم دوستای صمیمیش: رایان و کریستین
اسم سگش: سمی sammy
غذای مورد علاقه: ماکارونی و از چیزای شیرین هم خوشش میاد
شکلات مورد علاقه: مارس Mars
نوشیدنی مورد علاقه: آب پرتغال
از سبزیجات خوشش میاد!
دانش آموز ممتاز و درس ادبیات انگلیسیس هم از همه ی درساش بهتره!
جاستین به چشم ها و لبخند یک دختر توجه میکنه و از دخترایی که شوخ طبع اند خوشش میاد!
از بستنی کاکائویی خوشش نمیاد!!!!!!!!!
وقتی 13 سالش بود توی مراسم رقص مدرسشون اولین بوسشو کرد! Big Grin (توی آمریکا در ماه های سپتمبر و اکتبر یه مراسم رقصی هست که البته فقط برای راهنمایی ها و دبیرستانیاس ابتدائیا ندارن که تو این مراسم باید لباس مجلسی بپوشن و با date شون برقصن!
میتونه طبل و شیپور و گیتار و پیانو بزنه!!
دست چپه!
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
نخستای زندگی و پیش از سرشناسی
جاستین بیبر در تاریخ ۱ مارس ۱۹۹۴ (۱۰ اسفند ۱۳۷۲) در لندن، انتاریو به دنیا آمد و در شهر استرت فورد، انتاریو بزرگ شد. پدر بزرگ پدری او اهل آلمان بود که مدت ها قبل به کانادا مهاجرت کرد. مادر جاستین، پتی مالته، نیز فرانسه-کانادایی تبار است. مادرش وقتی که ۱۸ ساله بود جاستین را باردار شد. وقتی جاستین ۲ ساله بود پدرش، جرمی بیبر، برای ازدواج با زن دیگری پتی را طلاق داد و مادرش او را به تنهایی و با درآمد کمی که از کارش بدست می آورد بزرگ کرد. در حالی که جاستین بزرگ می شد مادرش نحوهٔ نواختن پیانو، درام، گیتار و ترومپت را به او آموخت. اوایل سال ۲۰۰۷ زمانی که او ۱۲ ساله بود در مسابقه ای محلی که در شهر استرت فورد برگزار می شد شرکت کرد و آهنگی از نی-یو به نام «So Sick» را خواند و به رتبه دوم رسید. سپس مادرش فیلم هایی از این مسابقه را در یوتوب گذاشت تا دوستان و آشنایان آن را ببینند. پتی که متوجه علاقه مردم به فیلم های پسرش شد شروع به گذاشتن فیلم های جدیدی از او در یوتوب کرد. او به این کارش ادامه داد تا این که بازدید از ویدیو های پسرش به ۱۰ میلیون رسید.
--------------------------------------------------------------------------------------------------
پیشه
۲۰۰۸: آغاز کار
بعد از محبوبیت ویدیوهای بیبر در یوتوب، اسکوتر براون به طور تصادفی یکی از ویدیوهای او را مشاهده کرد. براون که تحت تاثیر استعداد بیبر قرار گرفته بود، شروع به تماشای تمام ویدیوهای او در مسابقهٔ مدرسه کرد و در نهایت با پتی تماس گرفت تا پیرامون استعداد فوق العادهٔ پسرش صحبت کند. پتی در ابتدا علاقه ای به این که پسرش یک سوپر استار شود نشان نمی داد اما بعد از مدتی رضایت داد تا براون، جاستین را برای ضبط چند آهنگ آزمایشی به آتلانتا ببرد. یک هفتهٔ بعد، براون، جاستین را با آشر، خوانندهٔ معروف پاپ و آر اند بی آشنا کرد. به این ترتیب بود که جاستین به گروه موسیقی ریموند و براون (گروه موسیقی آشر ریموند و اسکوتر براون) که به اختصار آربی ام جی خوانده می شد، پیوست. در اکتبر ۲۰۰۸ بیبر قرارداد خود را با کمپانی آیلند رکوردز امضا کرد و اسکوتر براون مدیر برنامه های او شد. در همان زمان جاستین به همراه مادرش به آتلانتا نقل مکان کرد.
۲۰۰۹: آلبوم دنیای من
در ژوئیه ۲۰۰۹ اولین تک آهنگ بیبر با نام «یک بار» در رادیو پخش شد. این تک آهنگ در اولین هفتهٔ انتشارش توانست رتبه ۱۲ را در جدول ۱۰۰ اثر برتر کانادا و رتبهٔ ۱۷ را در جدول ۱۰۰ اثر برتر بیلبورد بدست آورد. اولین اثر بیبر با نام «دنیای من» که آلبومی چندآهنگه (EP) بود، در تاریخ ۱۷ نوامبر ۲۰۰۹ روانه بازار شد. این آلبوم در بیلبورد ۲۰۰ به رتبهٔ ۶ دست یافت و در کمتر از یک سال، ۱ میلیون نسخه فروش داشت. سه تک آهنگ این آلبوم به نام های «یک دختر تنها»، «مرا دوست بدار» و «دختر محبوب» در جدول ۱۰۰ آهنگ داغ بیلبورد جز ۴۰ اثر برتر شدند.
در ۲۰ دسامبر ۲۰۰۹ جاستین آهنگ «روزی در کریسمس» را به مناسبت کریسمس برای رئیس جمهور آمریکا، باراک اوباما و همسر او، میشل، در کاخ سفید اجرا کرد. («روزی در کریسمس» را استیو واندر در سال ۱۹۶۷ برای کریسمس خواند و مایکل جکسون آن را برای کریسمس ۱۹۷۰ باز خوانی کرد).
او همچنین در پنچاه و دومین مراسم اهدای جوایز گرمی حاضر شد. در همان شب پس از مراسم گرمی جاستین به همراه ۸۴ خوانندهٔ دیگر برای خواندن تک آهنگ خیریه «ما دنیاییم ۲۵ برای هائیتی» که به مناسبت ۲۵اُمین سالگرد ترانهٔ «ما دنیاییم» و جمع آوری کمک برای زلزله زدگان هائیتی بازخوانی می شد به استودیویی رفتند. جاستین در بین آن خوانندگان جوان ترین بود. («ما دنیاییم» نوشتهٔ مایکل جکسون و لایونل ریچی، برای کمک به قحطی زدگان آفریقا به همراهی ۴۳ تن از ابر خوانندگان آن زمان بعد از مراسم گرمی در سال ۱۹۸۵ ضبط شد).
۲۰۱۰: آلبوم دنیای من ۲٫۰
این آلبوم اولین آلبوم استودیویی بیبر است. قبل از دنیای من ۲٫۰، آلبومی چند آهنگه به نام «دنیای من» که تنها ۲۵ دقیقه زمان داشت منتشر شد. در ۱۹ مارس ۲۰۱۰ اولین آلبوم استودیویی بیبر با نام «دنیای من ۲.۰» منتشر شد. اولین تک آهنگ این آلبوم، ترانهٔ «عزیزم» بود که با هم خوانی لوداکریس در ژانویهٔ ۲۰۱۰منتشر شد و با فروش بیش از ۶ میلیون نسخه تا پایان سال ۲۰۱۰، پرفروش ترین و موفق ترین ترانهٔ وی تا به امروز است. این ترانه در جداول موسیقی آمریکا به رتبهٔ ۵ رسید و در هفت کشور دیگر در ۱۰ ترانهٔ برتر قرار گرفت و در فرانسه شماره ۱ شد. سپس او اولین تور رسمی خودش را با نام «تور دنیای من» در ۲۳ ژوئن ۲۰۱۰ (۱ مرداد ۱۳۸۹) و از شهر هارتفورد آغاز کرد. در ماه ژوئیه ۲۰۱۰، بیبر، جستوجو شده ترین فرد مشهور در اینترنت بود. در همان ماه، ویدئوی ترانهٔ «عزیزم»، با بیش از ۲۵۰ میلیون بازدید در سایت یوتوب، به «پر بازدیدترین ویدئوی تاریخ تاسیس یوتوب» بدل گشت. هم زمان با این اتفاق، این ویدئو به «دوست نداشتنی ترین ویدئوی یوتوب» تبدیل شد. در سپتامبر ۲۰۱۰ گزارش شد که حساب کاربری بیبر در توییتر، به تنهایی ۳ درصد از ترافیک روزانهٔ این سایت را دارد.
در ژوئیه ۲۰۱۰، او کار ضبط دومین آلبوم استودیویی خود را آغاز کرد.
۲۰۱۱ تا اکنون: فیلم ۳ بعدی هرگز نگو هرگز و آلبوم زیر دارواش
در فوریه ۲۰۱۱ فیلم سه بعدی جاستین بیبر: هرگز نگو هرگز به کارگردانی جون چو، کارگردان فیلم Step Up 3D اکران شد.
در سال ۲۰۱۱ او از طرف مجله تایمز به عنوان یکی از ۱۰۰ فرد تأثیر گذار سال انتخاب شد. در مه ۲۰۱۱جاستین بیبر ۶ جایزهٔ بیلبورد را از آن خود کرد. در این مراسم، جاستین بیبر و امینم، هر یک با ۶ جایزه، بیشترین تعداد جایزه را از آن خود کردند.
او در ژوئن ۲۰۱۱ (خرداد ۱۳۹۰)، از طرف مجلهٔ فوربس به عنوان دومین فرد ثروتمند مشهور زیر ۳۰ سال در ۱۲ ماه گذشته انتخاب شد. او در این فهرست جوان ترین ستارهٔ موسیقی بود. طبق بررسی های این مجله، دستمزد او در ۱۲ ماه گذشته، ۵۳ میلیون دلار بوده است.
بیبر هم اکنون رابطه ای عاشقانه ای با سلنا گومز دارد. رابطه ای که تا مدت ها از طرف هر دو تکذیب می شد.
دومین آلبوم استودیویی جاستین با نام «زیر درخت دارواش» در ۱ نوامبر ۲۰۱۱ (۱۰ آبان ۱۳۹۰) منتشر شد. این آلبوم در هفتهٔ اول انتشارش در رتبهٔ ۱ جدول بیلبورد ۲۰۰ قرار گرفت و باعث شد تا جاستین به جوان ترین خونندهٔ تاریخ تبدیل شود که آلبوم کریسمس اش در جدول آمریکا شماره یک می شود. رکورد قبلی برای آلبوم کریسمس الویس پریسلی بود که در سال ۱۹۵۷ منتشر شد. این آلبوم سومین آلبوم جاستین است که در جدول بیلبورد ۲۰۰ شماره یک می شود. جاستین بیبر با این آلبوم به اولین خواننده ای تبدیل شد که قبل از تولد ۱۸ سالگی اش، ۳ آلبوم شماره یک در جدول بیلبورد ۲۰۰ دارد. (اولین آلبوم شماره یک او «دنیای من ۲.۰ و دومین آلبوم «هرگز نگو هرگز - ریمیکس ها» بود.)
۲۰۱۲: آلبوم باور
جاستین در اوایل سال ۲۰۱۲ میلادی و در آستانهٔ ۱۸ سالگیش، در مصاحبه ای با مجلهٔ وی، از حرفه و تأثیرش در آینده سخن گفت:
در اواخر مارس ۲۰۱۲ نخستین تک آهنگ از آلبوم باور به نام «دوست پسر» به صورت رسمی منتشر شد. قرار است که آلبوم باور در تابستان ۲۰۱۲ منتشر شود.
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
موهای جاستین بیبر
حالت خاص موهای جاستین بیبر در بین دختران نوجوان محبوب است و استایل موهای او در بین پسران جوان بسیار کپی شده است. این نوع استایل پس از بیبر در بین لزبینها نیز مجبوبیت پیدا کرده است.
در فوریه ۲۰۱۱، بیبر فرم موهای خود را تغییر داد و آن را کوتاه کرد. پس از کوتاه کردن، او قسمتی از موهایش را برای فروش در سایت ای بی قرار داد که پس از ۹۸ پیشنهاد، به قیمت ۴۰،۶۶۸ دلار به فروش رفت. سپس سودش را به یک مؤسسهٔ حفاظت از حیوانات بخشید.
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
تاثیر اینترنت در موفقیت بیبر
روزنامهٔ آبزرور که در انگلستان منتشر می شود، در گزارشی اعلام کرده که تاثیرات بیبر در بین جوامع مجازی، بیشتر از افرادی چون باراک اوباما و دالایی لاما است. مطابق گفتهٔ جن هافمن از روزنامهٔ نیویورک تایمز، «یکی از تاثیرات بیبر در جوامع مجازی، حساب کاربری او در سایت یوتوب است. قبل از این که بیبر اولین اثر خود را (دنیای من) منتشر کند، حساب یوتوب او تا اواسط ماه نوامبر ۲۰۰۹، میلیون ها بازدید داشته است». بیبر این موفقیت را مدیون اسکوتر براون بود. اولین کاری که براون کرد، بارگذاری ویدئوهای خانگی بیشتر از بیبر در یوتوب بود تا رتبهٔ جاستین در یوتوب بالاتر برود.
بیبر همچنان به بارگذاری ویدئوهای جدید در همان حساب کاربری ادامه داد و یک حساب کاربری در سایت توییتر نیز راه اندازی کرد و به طور مرتب با طرفدارانش ارتباط برقرار کرد. این حساب بیبر در توییتر، تا نوامبر ۲۰۱۰، ۶ میلیون دنبال کننده را جذب خود کرد. هم اکنون به طور متوسط روزانه ۲۴،۰۰۰ دنبال کننده به این حساب اضافه می شود. این دو حساب کاربری نقش اصلی را در شناساندن بیبر و همچنین فروش ترانه هایش داشته است به طوری که موزیک ویدئوی ترانهٔ «یک بار» پس از بار شدن در یوتوب به سرعت، به فروش رفت.
-------------------------------------------------------------------------------------------------------
انتقادات و شایعات
بیبر در اغلب مواقع، به خاطر جوان تر نمایاندن چهره و صدای خود نسبت به سن اش و همچنین موسیقی تین-پاپ اش و ظاهر و توجه مداوم رسانه ها، مورد انتقاد قرار می گیرد. نیک کالینز از روزنامهٔ دیلی تلگراف بر این باور است که: «شخصیت و طرز برخورد بیبر، به ویژه، نوع واکنشش در برابر منتقدان اینترنتی ای که دربارهٔ ظاهر نوجوانانه اش، آهنگ های تین-پاپ اش، وجه اش به عنوان بتی که دختران نوجوان عاشق اش هستند و شیوهٔ رفتار و سخن گفتنش، او را نقد و نکوهش می کنند، تند و هجومی به نظر می رسد. که این رفتار از نظر مخالفان و منتقدان بیبر بیشتر مناسب رپرهاست تا شخصی مانند او که از طبقهٔ متوسط برخاسته است».
همچنین او به طور مکرر هدف وبلاگ ها، هکرها و به خصوص گروه های ناشناش سایت ۴چن، کاربرانیوتوب و گروه های کاربری در فیس بوک قرار گرفته است. از موفق ترین کارهای این گروه ها، تبدیل کردن واژهٔ «جاستین بیبر سیفیلیس» به یکی از پرجستجوترین واژه های گوگل در سال ۲۰۱۰، هک کردن ویدئوهای بیبر در یوتوب به طوری که کاربران در هنگام بازدید از آن ها به سایت های دیگر راهنمایی می شدند و یا با پیامی مبنی بر اینکه: «جاستین بیبر در تصادف رانندگی جان خود را از دست داد» مواجه می شدند، تغییر عکس او در سایت به یک عکس پورنوگرافی و همچنین پخش کردن شایعات و جک های مختلف از قبیل: بیبر مرده است، به مکتبی گراییده است و حتی اینکه مادرش، پتی مالته، در ازای ۵۰،۰۰۰ دلار قرار است عکسی بدون لباس را از خود بر روی جلد مجلهٔ پلی بوی چاپ کند. تمام این ماجراها باعث شد تا شرکت های اینترنتی، سیستم های امنیتی خود را برای جلوگیری از نفوذ هکرها تقویت کنند؛ بیبر هم در توییتر خود نوشت که هنوز زنده است و آن شایعه دربارهٔ مادرش دروغ بوده و باعث «از کوره در رفتنش شده است».
از جالب توجه ترین اتفاقات، کمپینگی بود که قرار بود جاستین بیبر را تحت عنوان تور جدیدش به کره شمالی ببرد. این کمپینگ در پی رای دادن کاربران سایت های ۴چن، دیگ و ردیت در سایت رسمی تور بیبر به راه افتاد. اما این کار غیر ممکن بود، زیرا دولت کرهٔ شمالی به بیبر برای وارد شدن به این کشور اجازه نمی داد.گروه موسیقی یونیورسال هم هرگونه دخالت در این رای گیری را رد کرد و در مصاحبه با بی بی سی، این اتفاق را «فریب اینترنتی» خواند.
اتهام پدر بودن
در ماه نوامبر ۲۰۱۱ دختری ۲۰ ساله با نام ماریا یتر (Mariah Yeater) اعلام کرد که جاستین پدر بچهٔ ۳ ماهه اش است. او گفت که در کنسرت ماه اکتبر شهر لس آنجلس که در سالن استیپلز سنتر برگزار شد، محافظ شخصی جاستین او را به پشت صحنه دعوت کرد.
این دختر از جاستین تقاضا کرده است تا هزینهٔ نگه داری و آسایش بچه اش را بپردازد. همچنین جلسهٔ شنودی برای رسیدگی به این شکایت در دادگاه در ۱۵ دسامبر ۲۰۱۱ (۲۴ آذر ۱۳۹۰) برگزار خواهد شد. جاستین این شایعه را رد کرد و در پاسخ گفت که هرگز این دختر را ندیده است.
|